آیا تا به حال احساس کردهاید که در کسب و کار خودتان غرق شدهاید؟ ساعتهای طولانی کار میکنید، اما همچنان حس میکنید که کسب و کارتان به حضور دائمی شما وابسته است و بدون شما یک روز هم دوام نمیآورد. قفسههای کتابخانهتان پر از کتابهای مدیریتی است که قول رشد و موفقیت دادهاند، اما در عمل، یا بیش از حد تئوریک بودهاند یا آنقدر پیچیده که نتوانستهاید آنها را در دنیای واقعی پیادهسازی کنید.
اگر این سناریو برای شما آشناست، شما تنها نیستید. این مشکل رایج بسیاری از کارآفرینان و صاحبان کسب و کار است. آنها کسب و کاری را با شور و اشتیاق راهاندازی میکنند تا به استقلال و آزادی برسند، اما در نهایت به کارمند اصلی و برده کسب و کار خودشان تبدیل میشوند.
خبر خوب این است که یک راهحل متفاوت وجود دارد. راهحلی که تئوریهای پیچیده را کنار میگذارد و یک نقشه راه عملی و قدمبهقدم برای رهایی شما ارائه میدهد. اینجاست که کتاب سیستم سازی کسب و کار (Systemology) نوشته دیوید جنینز، وارد میدان میشود و قواعد بازی را به کلی تغییر میدهد. اما چه چیزی این کتاب را تا این حد متمایز میکند؟
تفاوت شماره ۱: سیستمولوژی یک کتاب تئوری نیست، یک دفترچه راهنمای عملی است!
بزرگترین تفاوت سیستمولوژی با ۹۹٪ کتابهای مدیریت، رویکرد آن است. اکثر کتابها به شما میگویند چرا سیستم سازی مهم است. آنها ساعتها در مورد مزایای افزایش بهرهوری، کاهش خطاها و امکان رشد کسب و کار صحبت میکنند. همه اینها درست است، اما مشکل اینجاست که به شما نمیگویند چگونه این کار را انجام دهید.
سیستمولوژی دقیقاً برعکس عمل میکند. این کتاب فرض میکند که شما به عنوان یک صاحب کسب و کار باهوش، خودتان میدانید که سیستمها چقدر حیاتی هستند. به همین دلیل، وقت شما را با تئوریهای تکراری تلف نمیکند. در عوض، از همان صفحه اول، شما را وارد یک فرآیند عملی و ۷ مرحلهای میکند. این کتاب بیشتر شبیه به یک دفترچه راهنمای مونتاژ محصول ایکیا است تا یک کتاب درسی دانشگاهی! هر فصل، یک قدم مشخص است که باید بردارید، با دستورالعملهای واضح، تمپلیتهای آماده و مثالهای واقعی.
این رویکرد، سیستم سازی کسب و کار را از یک مفهوم ترسناک و تئوریک به یک فرآیند عملی و دستیافتنی تبدیل میکند که هر کسی میتواند آن را دنبال کند.
تفاوت شماره ۲: تمرکز بر “سیستمهای حیاتی حداقلی” (Minimum Viable Systems)
یکی از دلایلی که پروژههای سیستم سازی در بسیاری از شرکتها شکست میخورد، تلاش برای مستندسازی همهچیز به صورت همزمان است. این کار آنقدر زمانبر و خستهکننده میشود که تیم و مدیران پس از مدتی آن را رها میکنند.
دیوید جنینز در سیستمولوژی یک مفهوم هوشمندانه را معرفی میکند: سیستمهای حیاتی حداقلی. او از شما نمیخواهد که صدها فرآیند کسب و کارتان را یکشبه مستند کنید. در عوض، از شما میخواهد که روی ۱۰ تا ۱۵ فرآیند کلیدی و حیاتی تمرکز کنید؛ فرآیندهایی که بیشترین تأثیر را بر درآمد، رضایت مشتری و کاهش استرس شما دارند.
این رویکرد مبتنی بر قانون پارتو (۸۰/۲۰) است. با سیستم سازی تنها ۲۰٪ از فرآیندهای حیاتی، شما میتوانید ۸۰٪ از نتایج مطلوب (مانند کاهش وابستگی کسب و کار به خودتان) را به دست آورید. این یک پیروزی سریع و انگیزهبخش است که به شما و تیمتان انرژی میدهد تا این مسیر را ادامه دهید.
تفاوت شماره ۳: این کتاب برای صاحب کسب و کار نوشته شده، نه مدیر پروژه!
بسیاری از کتابهای مدیریت فرآیند، با زبانی نوشته شدهاند که برای مدیران میانی یا متخصصان بهبود فرآیند در شرکتهای بزرگ مناسب است. اما یک کارآفرین که همزمان درگیر فروش، بازاریابی، امور مالی و مدیریت تیم است، وقت و حوصله خواندن نمودارهای پیچیده و اصطلاحات تخصصی را ندارد.
زبان سیستمولوژی ساده، مستقیم و قابل درک است. نویسنده به خوبی درد و دغدغههای یک صاحب کسب و کار را میفهمد و مستقیماً با خود شما صحبت میکند. هدف اصلی کتاب، آزاد کردن شما از عملیات روزمره است تا بتوانید روی کاری تمرکز کنید که فقط شما میتوانید انجام دهید: رشد و راهبری کسب و کارتان.
نسخه فارسی این کتاب با ترجمه روان و کاربردی یاسر پهلوانی این مفهوم را به خوبی به مخاطب ایرانی منتقل کرده و باعث شده تا ارتباط با محتوای کتاب بسیار سادهتر شود.
تفاوت شماره ۴: معرفی نقش “قهرمان سیستمها” (Systems Champion)
شاید انقلابیترین ایده در کتاب سیستمولوژی این باشد: شما به عنوان صاحب کسب و کار، نباید مسئول مستقیم مستندسازی سیستمها باشید!
این ایده برای بسیاری از مدیران کنترلگر، یک شوک است. اما جنینز به درستی استدلال میکند که بزرگترین مانع در مسیر سیستم سازی، خودِ صاحب کسب و کار است. چرا؟ چون شما همیشه سرتان شلوغ است و این پروژه را به تعویق میاندازید.
راهحل چیست؟ شما باید یک “قهرمان سیستمها” در تیم خود پیدا کنید. این فرد میتواند یکی از کارمندان فعلی شما باشد که به جزئیات توجه دارد و از نظم لذت میبرد. وظیفه شما به عنوان مدیر، تنها هدایت کلی پروژه و فراهم کردن منابع است. این “قهرمان سیستمها” است که مسئولیت استخراج دانش از ذهن شما و سایر اعضای تیم و مستندسازی آن را بر عهده میگیرد.
این رویکرد نه تنها بار سنگینی را از دوش شما برمیدارد، بلکه کارمندان شما را نیز در این فرآیند توانمند و درگیر میکند و فرهنگ سیستممحوری را در کل سازمان نهادینه میسازد.
نتیجهگیری: سیستمولوژی فقط یک کتاب نیست، بلیط آزادی شماست!
کتاب سیستمولوژی با بقیه کتابهای مدیریت فرق دارد، چون:
-
- دستورالعمل است، نه تئوری. به شما میگوید چه کاری انجام دهید، نه اینکه چه فکری کنید.
- عملگرا و سریع است. با تمرکز بر سیستمهای حیاتی، نتایج سریع و ملموس ایجاد میکند.
- برای شما نوشته شده است. زبان آن ساده و هدفش آزاد کردن شماست.
- شما را از مرکز اجرا خارج میکند. با معرفی نقش قهرمان سیستمها، وابستگی فرآیند را از شما میگیرد.
اگر از گیر افتادن در چرخه کارهای روزمره خسته شدهاید و رویای داشتن کسب و کاری را دارید که مستقل از شما کار کند، رشد کند و به شما آزادی بدهد، وقت آن رسیده که خواندن درباره مدیریت را متوقف کنید و انجام دادن آن را شروع کنید.
کتاب سیستمولوژی فقط مجموعهای از کلمات روی کاغذ نیست؛ این یک سرمایهگذاری برای آینده کسب و کار و مهمتر از آن، آینده زندگی خودتان است.
همین امروز نسخه خود را تهیه کنید و اولین قدم را برای ساختن یک کسب و کار سیستماتیک و مستقل بردارید.برای خرید کتاب سیستمولوژی اینجا کلیک کنید